آرینا خبر - اغلب - و درعینحال قابلدرک - افراد خارج از حرفه روابط عمومی میپرسند که روابط عمومی چیست.
اما توضیح دادن چیستی آن به این معنا نیست که در وهله اول به تفکر گاه منفی پشت سال پاسخ میدهد.
کسانی از ما که در روابط عمومی کار میکنند بهدرستی توسط کسانی که نمیخواهند منظور خود را از روابط عمومی تعریف کنند، دعوت میشویم، حتی اگر میدانیم که بیش از 100 سال است که بهعنوان یک حرفه وجود دارد.
توضیح میدهیم که روابط عمومی در مورد مدیریت شهرت، ترویج ارزش و رهبری فکری از طریق تعامل با گروههای مختلف مردم است.
اما سعی کنید، شخصی که میپرسد ممکن است هنوز سؤالات بیشتری داشته باشد، که هیچکدام به روابط عمومی مربوط نمیشود، اما برای اینکه در مورد حرفه خود منصفانه و شفاف باشیم، این وظیفه ماست که توضیح دهیم.
بنابراین، در اینجا 10 چکلیست برتر از آنچه روابط عمومی نیست وجود دارد.
دکتر حسن صیامیان
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی مازندران
مشاور رئیس دانشگاه و مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشت درمانی مازندران
روابط عمومی اسپین نیست (یعنی دروغ و ارائه نادرست).
تعریف صریح اسپین این است که BS دروغ می گوید. نسخه پیچیدهتر این است که اسپین، تحریف عمدی حقیقت است: انتشار دروغ یا حقیقتی است که چنان رقیقشده و مبهم است که دیگر به این شکل قابل تشخیص نیست.
آن چیزی که زمانی حقایق بود را دستکاری می کند و مفهوم کلیشه وحشتناک را در بر می گیرد: امپراطور آرمانی جدید می پوشد.
و هرکسی که اسپین را تمرین می کند، طاعون دار دروغ است و باید پنجمین سواره آخرالزمان در میان ما محسوب شود. آنها به عنوان spinmaster، spinmeisters، spinshysters، spinners یا هنرمندان ساده BS شناخته می شوند. گزینه خود را انتخاب کنید.
نسخه مختصر: چرخش برای روابط عمومی - در معنا و عمل - برای آلبرت انیشتین احمقانه است.
روابط عمومی بازاریابی یا تبلیغات نیست.
بازاریابی ترویج یک خدمت یا محصول یا برند به منظور فروش آن به شما است.
ما این را میدانیم و میپذیریم و وقتی خوب انجام شود - با ذکاوت، هوش و غیره - میتوانیم از آن لذت ببریم و پاسخگو باشیم.
روابط عمومی در مورد به اشتراک گذاشتن اطلاعات و دانش و بینش به منظور افزایش آگاهی در مورد یک سازمان یا فعالیت و آنچه در مورد آن است تا شما مطلع شوید. روابط عمومی اعتبار و اعتماد ایجاد میکند.
در حالی که اهرم بازاریابی، در حالی که البته باید قابل اعتماد باشد - در نهایت، محصول/خدمت بدی فروخته نخواهد شد - درگیر کردن علاقه شما به یک محصول/خدمت است تا آن را بخرید و به آن برند هم از لحاظ عاطفی و هم از لحاظ مالی وفادار باشید.
با این حال، گاهی اوقات محتوا بین بازاریابی، تبلیغات و روابط عمومی میتواند همپوشانی داشته باشد، اما این بدان معنی نیست که به اشتراک گذاشتن محتوا همان چیزی است که محتوا چگونه استفاده میشود.
به عنوان مثال، جوایزی که یک سازمان برده است: روابط عمومی رسانه و گروههایی که با آن ارتباط برقرار میکند - مشتریان، کارمندان، شهروندان و غیره را مطلع میکند؛ در حالی که بازاریابی و تبلیغات از آنها به عنوان نمایش و گفتگوی جانبی برای اهداف رویدادها، کنفرانسها، ادبیات بازاریابی، ترویج وبسایت، در آگهیها و غیره استفاده خواهند کرد.
نسخه مختصر: تفاوت بین کسی که در مورد ارزش و مزایای رفتن به لاس وگاس با شما صحبت میکند و کسی که یک میز بلکجک یا دستگاه اسلات را مستقیماً جلوی شما قرار میدهد و شما را تشویق میکند که همین حالا یا هر زمانی که دوست دارید به آن بروید.
این جمله به این معنی است که تفاوت بین روابط عمومی و بازاریابی/تبلیغات مانند تفاوت بین کسی است که با شما در مورد ارزش و مزایای رفتن به لاسوگاس صحبت میکند و کسی است که مستقیماً یک میز بلکجک یا دستگاه اسلات را جلوی شما قرار میدهد و شما را تشویق میکند که همین حالا یا هر زمانی که دوست دارید به آن بروید.در روابط عمومی، هدف اطلاعرسانی و ایجاد آگاهی در مورد یک موضوع است، در حالی که در بازاریابی و تبلیغات، هدف ترغیب مستقیم برای خرید و استفاده از محصول یا خدمت است.
روابط عمومی به دنبال ایجاد اعتماد و ارتباط است، در حالی که بازاریابی و تبلیغات به دنبال ترغیب و تحریک فوری هستند.
به عبارت دیگر، روابط عمومی به دنبال ایجاد زمینه و آمادگی ذهنی است، در حالی که بازاریابی و تبلیغات به دنبال اقدام فوری و مستقیم هستند.
روابط عمومی در مورد "نفوذ" / نفوذ به بازارها نیست
آیا لازم است در مورد این نوع زبان بیشتر بگوییم؟ در حالی که "نفوذ" هنوز یک عبارت به اندازه کافی متداول و یک اصطلاح بدون شرم پذیرفته شده در میان برخی از بازاریابان و دیگران در ارتباطات است، علاوه بر - به ویژه - برخی از آنهایی که در فروش و فوتبال هستند - این کلمه یک بار دیگر رویکردی را نشان می دهد که عینیت بخشی قدیمی به افراد است. و گروه ها
ما باید در حال جبران گرایش های تاریخی خود باشیم که این نوع واژه ها و زبان ها از آن نشأت می گیرند (همراه با هدف گیری). به عبارت دیگر، در قرن بیست و یکم، هیچ یک از ما نباید دست نشانده یا نماینده استعمارگر قرن 18 تا 20 باشیم که سخنان و اعمالشان تهاجمی، قهری، تهدیدآمیز و قابل اعتراض باشد.
نسخه مختصر: روابط عمومی زبان یک شخصیت و شخصیت قابل احترام را در بر می گیرد، با نوع ارزش ها و رفتارهایی که خوشحال می شوید با آنها ارتباط برقرار کنید و صحبت کنید.
این جمله به این معنی است که روابط عمومی موفق نیازمند داشتن یک شخصیت و شخصیت قابل احترام است که ارزش ها و رفتارهایی را نمایندگی می کند که مردم دوست دارند با آنها ارتباط برقرار کنند و صحبت کنند.
به عبارت دیگر:
به طور کلی، این جمله بر اهمیت ایجاد یک شخصیت مطلوب و قابل احترام برای سازمان از طریق روابط عمومی تأکید دارد که مردم را به تعامل و ارتباط با آن ترغیب می کند.
روابط عمومی مربوط به «مخاطبان» نیست.
«مخاطبان» به کسانی اشاره دارد که منتظر شنیدن و نشان دادن چیزی هستند، اما این رابطه اساساً یک رابطه منفعلانه است.
به عنوان یکی از مخاطبان، مطمئناً می توانید تشویق کنید یا هو کنید، بیرون بروید یا گل رز را روی صحنه پرتاب کنید (حتی لباس). اما هنوز هم بین فرد/گروهی که روی صحنه به شما اطلاع میدهد یا شما را سرگرم میکند، و شما در بین تماشاگران، درک مشترکی وجود دارد که باید در بین تماشاگران باقی بمانید و فرد/گروه به تنهایی روی صحنه خواهد ایستاد.
از شما برای حضور در صحنه یا شرکت در ارتباط در حال ارائه دعوت نمی شود. در این زمینه، صدا و دیدگاه شما فقط تا این حد پیش می رود.
روابط عمومی در مورد گفتگو و گفتگو است، چه یک به یک، چه یک با چند. این چند سویه و با هدف دستیابی به تفاهم مشترک است. این یک کانال مونولوگ / یک طرفه از صحنه به شما در مخاطب نیست، که در آن گوش دادن توسط پیام رسان الزامی نیست.
در روابط عمومی، شما – فرد و یا سازمانی که مورد خطاب قرار میگیرید – نیز صدایی دارید و هر متخصص روابط عمومی ارزش، قدرت و تأثیر شما را به عنوان یک شهروند، روزنامهنگار، عضو یک جامعه یا سازمان میداند.
بین شما و روابط عمومی، وقتی مکالمه ای وجود دارد که در آن هر دو تلاش می کنند تا یاد بگیرند، به اشتراک بگذارند و بفهمند، هر دو مطمئناً سود خواهند برد. این یک رابطه استثماری از یکدیگر نیست، یا یکی منفعل و ناشنیده است، دیگری فعال و تحت کنترل است.
نسخه مختصر: روابط عمومی یک مکالمه است، نه یک مونولوگ، که در آن افراد و جوامع دارای علایق مشترک برای منافع متقابل به یکدیگر گوش می دهند.
این جمله به این معنی است که روابط عمومی یک فرآیند دوطرفه و تعاملی است، نه یک ارتباط یک طرفه. در روابط عمومی، افراد و جوامع با علایق مشترک به یکدیگر گوش می دهند و به دنبال منافع متقابل هستند.
این به معنای برقراری گفتگو و تبادل نظر است، نه صرفاً انتقال یک پیام یک طرفه. روابط عمومی موفق مستلزم ایجاد ارتباط دوسویه و تعامل است، نه یک مونولوگ از سوی سازمان.
روابط عمومی یک مسابقه محبوبیت نیست.
برخی، حتی در روابط عمومی، فکر میکنند که این به خاطر گرفتن جایزه شماره 1 یا بیشترین جوایز، یا بالاترین رتبهبندی در صنعت خود، یا بهترین و درخشانترین پوشش در مقایسه با رقابت است. این یک بازی احمقانه است، برای آنچه بالا می رود، باید پایین بیاید.
تنها افراد، گروه ها و سازمان هایی که شهرتشان مادام العمر و بیشتر باقی می ماند، آنهایی هستند که دارای صداقت، صداقت و حسن نیت هستند. آنها در گفتار و اعمال خود شفاف هستند و با شواهد نشان می دهند که کار درست را انجام می دهند زیرا کار درستی است (نه به این دلیل که می خواهند تحسین یا جوایز یا موقعیت مشهور را به دست آورند).
با توجه به اینکه روابط عمومی در مورد روابط و به اشتراک گذاری برای منافع متقابل همه کسانی است که در گفتگو هستند، روابط عمومی بر انجام کار درست متمرکز است. هر هدف دیگری که به اشک، شکست و ناامیدی عمیق بین دست اندرکاران ختم می شود.
نسخه مختصر: روابط به دلیل ویژگی ها و ارزش های افراد و گروه هایی است که به آنها عمل می کنند و به آنها احترام می گذارند. روابط عمومی بر یکپارچگی، شواهد و شفافیت برای ایجاد روابطی که برای بلندمدت اهمیت دارند متمرکز است.
روابط عمومی حمله و قربانی کردن نیست.
افراد و سازمانهای غیراخلاقی سعی میکنند با تضعیف آنهایی که بهعنوان دشمن میپندارند، پیشروی کنند. یعنی رقابت. آنها، مانند اسپینمیستها، نقشههایی برای حمله بیوجدان طرح میکنند، مرتکب فحاشی میشوند و بدتر از آن، برای هدایت نادرست و تمرکز توجه منفی به دیگری (اغلب افراد ناتوان و بیگناه). هیچ وقت خیری از آن حاصل نمی شود.
دیر یا زود آنها متوجه خواهند شد که حملات و/یا قربانی کردن فقط همین است، و سپس مقصر واقعی را که با گستاخی و متکبرانه تمام مدت برهنه در مقابل ما ایستاده است، بازخواست خواهند کرد (بله، مردی که قبلاً ذکر شد، تظاهر به پوشیدن آرمانی).
نسخه مختصر: روابط عمومی در مورد گفتگو، به اشتراک گذاری اطلاعات، دانش و درک است. مسئولیت اعمال و گفتار خود را بر عهده می گیرد و خود را در کنار و هماهنگ با سازمان خود که همین کار را انجام می دهد، مسئول می داند.
روابط عمومی صرفاً بیان کلامی و گفتاری نیست، بلکه باید همراه با اقدام و عمل باشد.
در واقع، روابط عمومی موفق نیازمند هماهنگی و همسویی کامل بین آنچه گفته میشود و آنچه در عمل انجام میشود است.
نمیتوان فقط با صحبت کردن و بیان کلامی به نتایج مطلوب در روابط عمومی دست یافت، بلکه باید اقدامات و رفتارهای مناسب را نیز همراه با آن داشت.
به عبارت دیگر، روابط عمومی نه تنها نیازمند ارائه پیامهای مناسب و قابل اعتماد است، بلکه باید با اقدامات و رفتارهای سازمان نیز هماهنگ باشد.
صرف بیان کلامی بدون پشتوانه عملی، کافی نیست و ممکن است به از دست دادن اعتبار منجر شود.در مجموع، این جمله بر این نکته تأکید دارد که روابط عمومی موفق نیازمند همسویی و هماهنگی کامل بین گفتار و عمل است و نمیتواند فقط بر پایه بیان کلامی استوار باشد.
روابط عمومی فقط حرف نیست.
اول، احتمالاً منطقی است که ادعا کنیم در بسیاری از جوامع (بیشتر؟) رایج است که کلمه ما پیوند ماست. ما همدیگر را به عنوان سفته در مقابل آنها مسئول می دانیم.
در قانون، ما حتی اصطلاح "قرارداد شفاهی" را داریم که اغلب می تواند از نظر قانونی الزام آور باشد. بنابراین مهم است که اذعان کنیم که «فقط کلمات» به خودی خود یک فعالیت سطحی نیست.
آنها باید وزن و ارزش داشته باشند وگرنه بی معنی هستند. از این گذشته، هنگامی که آنها حاوی مواد هستند، ما گوش می دهیم و همه مایل به گفتگو و تفاهم هستیم.
عمق ارزش در سخنان فرد، اعتماد به سخنان فرد باید بر اساس شایستگی شخص یا سازمانی باشد که آنها را بیان می کند (یا منتشر می کند).
بنابراین، کلمات فقط به اندازه ارزش آنچه که می گویند با یکپارچگی اینکه چه کسی هستند و چه می کنند خوب است: اصول، ارزش ها و رفتاری که معمولاً بر اساس آنها عمل می کنند و از طریق آنها ارتباط برقرار می کنند.
انجام دادن و گفتن هر دو عمل هستند و هر دو باید دارای ارزش باشند. بدون چنین معنایی، هیچ یک از ما سخنان یک شخص یا یک سازمان را باور نخواهیم کرد - و به درستی چنین است.
نسخه مختصر: کلمات و اعمال مهم هستند. آنها با هم، مسئولانه و خوب، همه ما را در بهترین حالت، از جمله روابط عمومی، مجسم می کنند. شکست در یکی یا دیگری شکست در هر دو است، زیرا هر دو مهم هستند و یکی بدون دیگری چیزی نیست.
این جمله به این معنی است که کلمات و اعمال هر دو مهم هستند و باید با مسئولیت پذیری و به خوبی با هم همراه باشند.
کلمات و اعمال ما، از جمله در حوزه روابط عمومی، همه ما را در بهترین حالت خود نمایندگی میکنند.
اگر در کلمات یا اعمال خود شکست بخوریم، در واقع در هر دو شکست خوردهایم، زیرا هر دو مهم هستند و یکی بدون دیگری معنایی ندارد. نمیتوان فقط با کلمات خوب صحبت کرد اما اعمال درستی انجام نداد، یا برعکس.
به عبارت دیگر، موفقیت در روابط عمومی مستلزم هماهنگی و همسویی کامل بین آنچه گفته میشود و آنچه انجام میشود است.
هر گونه شکاف یا تناقض بین کلام و عمل، به شکست و از دست دادن اعتبار منجر خواهد شد. کلمات و اعمال باید هر دو مسئولانه، درست و هم راستا باشند.