پنجشنبه 22 آبان 1404-15:57 | 2025/11/13
260
به نام مقدس بابا
یالان دُنیا یک اصطلاح بسیار رایج در ادبیات عرفانی و غزل‌های فارسی و ترکی شعرهای استاد شهریار است که به دنیای فریبکار یا دنیای دروغین ترجمه می‌شود.
اندازه متن

 آرینا خبر - رامین حسن زاده – به نام مقدس پدر - واژه یالان دنیا شعرهای استاد شهریار اشاره به دو مفهوم ادبی و عرفانی بسیار عمیق و زیبا دارد.

حیدر بابا نام یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین شعرهای ترکی آذربایجانی است که توسط استاد محمدحسین شهریار، شاعر بزرگ ایرانی، سروده شده است.

این شعر یک شاهکار ادبی و نوستالژیک و یک احساس غم‌انگیز و حسرت بار است که استاد شهریار در آن با زادگاه و دوران کودکی خود سخن می‌گوید.

 شعر حیدر بابا یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار ترکی آذربایجانی استاد محمد حسین بهجت تبریزى ملقب به استاد شهریار (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) است و واژه یالان دنیا شعرهای او نیز هم بسیار معروف می باشد.

استاد شهریار اسطوره شعر فارسی در دوران معاصر است.

البته این شاعر نامدار و بزرگ ایرانی در اشعار به زبان ترکی هم شاهکارهای ادبی خلق کرده است.

یالان دُنیا یک اصطلاح بسیار رایج در ادبیات عرفانی و غزل‌های فارسی و ترکی است که به دنیای فریبنده و دنیای فریبکار یا دنیای دروغین ترجمه می‌شود.

حیدربابا نام کوهى در زادگاه استاد محمد حسین بهجت تبریزى ملقب به استاد شهریار در استان آذربایجان شرقی است که منظومة زیبای شعر حیدربابایه سلام را خلق کرد.

کوه حیدربابا نماد ایام خوش، پاکی و اصالت روزهای زیبای کودکی شاعر نامی ایران زمین محمد حسین شهریار است.

استاد شهریار در شعر حیدربابا از دوران کودکی و طبیعت زادگاهش یاد می‌کند و به مفهوم فناپذیری دنیا می‌پردازد.

استاد محمد حسین بهجت تبریزى در شعر حیدر بابا، دنیا را دنیای گذرا می داند و با بکار بردن واژه ادبی و عرفانی یالان دُنیا - دنیا را دنیای دروغین و فریبنده مطرح می کند که تمام عمر در جست‌وجوی آرامش، حقیقت و سعادت در این دنیا و این جهان مادی و زندگی دنیوی بوده ایم.

استاد شهریار در شعر حیدر بابا، خطاب به کوه حیدر بابا در نزدیکی زادگاهش در تبریز سخن گفته است.

او با لحنی پر از شوق، حسرت و عشق، خاطرات روزگار کودکی، بازی در دامن طبیعت، چهره و یاد یاران و هم‌محلی‌ها و سادگی‌های زندگی گذشته را زنده می‌کند.

شعر  حیدر بابا - یالان دنیا، انگار احساسات غم‌انگیز و حسرت بار یک ملت را در خود جای داده است.

بخشی از شعر حیدر بابا به زبان آذربایجانی

 

حیدر بابا، ایلدیزلار شاخاندا

سئللهر سونماق، چمنلار گولاخاندا

بیز ده بیر گون سانا گدهک، الیاخاندا

حیدر بابا، گلمز اولدوز آییراماغا...

 

ترجمهٔ بخشی از شعر

حیدر بابا، وقتی ستاره‌ها می‌درخشند

وقتی جویباران روان و چمن زاران غرق گل می‌شوند

ما هم روزی به سوی تو خواهیم آمد، با دستان پر

حیدر بابا، ستاره‌ها مجال جدا شدن ندارند ...

 

مفهوم کلی این شعر در اینجا بر ناپایداری، بی‌وفایی و فانی بودن لذات و زیبایی‌های دنیوی تأکید دارد.

دنیا با همهٔ زیبایی‌ها و نعمت‌هایش، انسان را فریب می‌دهد و او را از حقیقت جاودانه پروردگار عالم غافل می‌کند.

این چکیده در اشعار بسیاری از شاعران نامدار ایران زمین از جمله: حافظ، مولانا و خود شهریار دیده شده است.

 

بیت معروف از شهریار با این مضمون

یالان دُنیا، یالان دُنیا، مِنَه وفادار دیمه‌سن

آلدیغین بالام‌ئلۀ، وئردیگین کار دیمه‌سن

 

ترجمه

ای دنیای فریبنده، ای دنیای دروغین، به من وعدهٔ وفا مده

آنچه (عزیزانم را) از من گرفتی، در برابر آن چیزی که دادی، آن را کار (خدمت/نعمت) مخوان.

 

ترکیب کلمات حیدر بابا - یالان دنیا در کنار هم

این جمله کوتاه و ترکیب این کلمات در کنار هم  دو مفهوم قوی در ذهن و زبان مردم، به‌خصوص آذری‌زبانان ایران زمین را بیان می کند.

شعر حیدر بابا با آن حس عمیق نوستالژی و بیان یک احساس غم‌انگیز و حسرت بار از دست رفتن روزگاران خود مصداق بارز یالان دُنیا، دنیای فریبنده و دنیای فریبکار یا دنیای دروغین است.

استاد شهریار با یادآوری خاطرات زیبای گذشته در کنار حیدر بابا، در نهایت به این حقیقت می‌رسد که همهٔ آن روزگاران شیرین، گذرا و فانی بوده و دنیا با نشان دادن آن زیبایی‌ها، در نهایت او و عزیزانش را از هم جدا کرده است.

 

حیدر بابا نماد عشق، خاطره و تعلق خاطر به اصل و ریشه‌ها می باشد و کلمات ترکیبی یالان دنیا - نماد گذرا و فریبنده بودن همین دلبستگی‌های دنیوی است.

وقتی این دو کلمه کنار هم قرار می‌گیرند، یک حس عرفانی و شاعرانهٔ عمیق از سفر پرحسرت انسان در این دنیای ناپایدار را خلق می‌کنند.

 

حیدر بابا، دنیا یالان دنیا دی

حیدر بابا، دنیا، دنیای دروغی است

 

سلیماندان، نوح دان قالان دنیا دی

از سلیمان و نوح این دنیا مونده

 

اوغول دوغان، درده سالان دنیا دی

بچه داده و به درد گرفتار میکنه این دنیا

 

هر کیمسیه هر نه وئریب، الیبدی

به هر کی هر چی داده ازش گرفته

 

افلاطوندان بیر قوری آد قالیبدی

از افلاطون فقط یه اسم خشک و خالی مونده

 

حیدر بابا، یارــ یولداشلار دوندولر

حیدر بابا، رفقا همشون روی برگردوندن

 

بیرــ بیر منی چولده قویوب، چوندل

یکی یکی منو تو صحرا گذاشته و رهام کردن

 

چشمه لریم، چراغلاریم، سوندولر

چشمه هام، چراغ هام ،خشک و خاموش شدن

 

یامان یئرده گون دوندی، آخشام اولدی

بد موقعی خورشید رفت و غروب شد

 

دنیا منه خرابه ی شام اولدی

دنیا برام مثل خرابه شام شد

 

حیدر بابا ،یولوم سنن کج اولدی

حیدر بابا، راهم از تو جدا شده

 

عمروم کچدی، گلممه دیم گج اولدی

عمرم گذشت و نیومدم و دیر شد

 

هئچ بیلمه دیم گوزللرون نج اولدی

هیچ وقت نفهمیدم زیبا رویانت چی شدن

 

بیلمزیدیم دنگه لروار، دونوم وار

نمی فهمیدم که زندگی پیچ و خم های زیادی دارد

 

ایتگین لیک وار، آیرلیق وار، ئولوم وار

گم شدنی هست، جدایی هست، مرگ هست

مطالب مرتبط:
آخرین اخبار